اخبار ویژهاز خاطرات و تجربیات دیگرانتورکمن صحرارویدادها

ایده های روشنگرانه دانشمند تورکستان، ابن سینا

از ابوعلی سینا (تولد۹۸۰– وفات۱۰۳۷) کتابی فلسفی بنام “شفا”به جای مانده است . وی در این کتاب با دلیل و برهان های عقلی باورهای مذهبی ها را باطل اعلام می کند .
او در کتاب شفا منکر وجود هر نوع معجزه می شود .
‏منکر زنده کردن مردگان توسط عیسی و تبدیل عصای موسی به مار و به دو نیم کردن ماه (شق القمر) توسط پیامبر
‏ اسلام می شود .
‏وی همچنین نظریاتی در رد وحی و وجود جهنم و بهشت می دهد .
ابوعلی سینا در زمان خود از سوی روحانیون به الحاد و کفر متهم شد و به دستور خلیفه در سال 555 هجری کتاب هایش سوزانده شد .
‏ مهمترین افرادی که او را متهم به کفر کرده اند عبارتند از :
‏ ‏ابن رشد آندلسی .
‏امام فریدالدین
‏ابن قیلان .
‏امام محمد غزالی .
‏کتاب شفای ابن سینا در اروپا سالیان سال ، تدریس شد و باعث رُنسانس و روشنگری گردید ،
‏اما افسوس که مردم سرزمین ابن سینا به گفته های او پشت کردند و تا امروز درگیر خرافات مذهبی اند .
‏ابن سینا از مدافعان ‏برتری اصلی خردگرایی بر الهامات پوچ متافیزیکی ، معتقد به تفسیر اصول مذهبی ( اصلاح دینی ) بر پایه علم و مخالف معاد جسمانی بود
‏ابن سینا بدون اینکه از مخالفت و خشم علمای اسلامی ترسی به خود راه دهد شجاعانه تا پایان عُمر کوشش کرد تعصبات و خرافات مذهبی را با علم و منطق تعدیل نماید .
‏یکی دیگر از مواردی که باعث خشم مذهبی ها از ابن سینا شده بود شراب خواری اوست .
‏او نه تنها خود شراب می نوشید بلکه در کتاب قانون از فواید پزشکی شراب نوشته… البته تنها در صورتی که روزی سه
‏پیک مصرف شود .
‏این شعر منسوب به ابوعلی سینا در باب خوردن شراب است :
‏چو بوعلی ، می ناب ار خوری حکیمانه /
‏به حَقِ حَق ، که وجودت به حق شود ملحق /
‏حلال گشت ، به فتوای عقل بر دانا /
‏حرام گشت ، به فتوای شرع بر احمق/

«ابن سینا در مورد خلقت جهان می گوید :
‏”اگر تصور کنیم خدا لحظه ای تصمیم به خلقت جهان گرفته باشد ، واجب می آید تصور کنیم که قبل از آن کار واجبی می کرده ، و واجب تر می آید که پیش از آن کار واجب ، کار واجب تری و واجب تری… و اگر این رشته را ادامه دهیم به بی نهایت می رسیم و چون بی نهایت در منطق امری مُهمل است پس خلقت جهان هم امری مُهمل است .

 مهاجرت از اورگنچ به گرگان (۴۰۳–۴۰۲ هجری/ ۱۰۱۳–۱۰۱۲ میلادی)

ابن سینا در ۴۰۲ هجری گرگانج/اورگنچ را به مقصد جرجان/گرگان ترک نمود تا دوستش قابوس بن وشمگیر دیلمی از آل زیار را دیدار کند. در این راه، ابن سینا از شهرهای نوسای، قاقا (ابیورد)، طوس، سمنگان، جاجرم گذشت و به گرگان رسید؛ ولی در این میان (در زمستان ۴۰۳ هجری/ژانویه و مارس ۱۰۱۳ میلادی) قابوس درگذشت. گرچه در شرح حال ابن سینا به زبان خودش، دلیلی بر این موضوع نیامده، ولی می‌توان علت مرگ قابوس را مسائل سیاسی دانست. به نظر نمی‌رسد ابن سینا در طی این سفر که در شهری مانده باشد.

مجسمهٔ ابن سینا در محوطه روبروی دفتر سازمان ملل متحد در وین


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن