اخبار ویژهتاریختاریخیتحقیقیتورکمن صحرامقالاتملی - اجتماعی

نگاه علمی-تاریخی به گورستان «خالدنبی»

از میراث ملی مان محافظت کنیم

تورکمنها برای اینکه این مکان مقدس که خون شهیدان قهرمانشان در اثر نبرد با دشمنان ریخته شده در مصون و امان از دسترسی دشمنان قرار بگیرد، روایتی منسوب به قوم خورشید را ساختند تا تقدس و لباس دین باوری بدان بدهند. اساسا در باورهای عامیانه تورکمنها هر چیزی صاحب یا خدایچه‌ای می باشد. مانند “قوُنومچیلیق ایه‌سی” (نگهبان مزار)، گۆرگن ایه‌سی(محافظ رود گرگان) که صد البته این نوع باورها به هزاران سال، قبل از اسلام به باورهای دینی مصریان و سومریان بر می گردد.

یکی از اماکن مهم و تاریخی تورکمنصحرا گورستانی با قدمتی نزدیک به دو هزار و اندی سال، در شمالشرقی گنبدقابوس و بر فراز کوهپایه های “گؤکچه داغ” قرار دارد که همیشه مملو از توریستهایی از نقاط مختلف ایران بوده و حتی کنجکاوانی از جهان نیز به دیدن آن می آیند. روی سخن ما درباره گورستانی پر از راز و رمز است که به اسم «خالد نبی» مشهور گشته است. البته با تصویری نادرست از چند و چون و سابقۀ تاریخی اشکال سنگ مزارها، آنرا ترویج آلت جنسی می پندارند، حتی کار را بجایی رساندند که جاهلان ناآگاه به شکستن سنگ مزارها و یا آتش زدن کل محوطه گورستان تاریخی دست یازدیدند. سنگهای مزار را با اره مخصوص سنگ شکن بریدند….در حالیکه این سنگ مزارها اصلا ربطی به آلت جنسی ندارد.

مجموعه گورستان و زیاتگاه خالد نبی در یک منطقه کوهستانی و در فاصله 90 کیلو متری شمال شرق شهرستان گنبد کاووس و 55 کیلو متری شمال شرق شهرستان کلاله و 6 کیلومتری روستای گچی سو – نزدیک آی تمر از توابع بخش مراوه تپه و بر فراز قله کوه گوگجه داغ واقع شده است .

قله کوه گوگجه داغ که در بین مردم به قله « گۆیچ/قدرت» نیز معروف است، حدود 700 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. رشته کوه گوگجه داغ از مشرق به کوه های بابا شامألک و از شمال و غرب و جنوب به “هزار دره” اطراف پیوسته است.

در ابتدا ببینیم چرا این گورستان تاریخی بنام یک نبی از اهل عدن عربستان منسوب شده است.

خالدنبی کیست؟ خالد بن سنان اهل عدن می باشد. عَدَن یکی از جنوبی‌ترین شهر‌های یمن و مرکز استان عَدَن در کشور یمن در شبه جزیره عربستان است. از زادگاه خالد تا گنبدقابوس نزدیک به 3000 کیلومتر راه است (حالا ایشان در آن ایام چگونه این راه را طی کردند خود سئوالی است.) می گویند بین حضرت عیسی و حضرت محمد چهار نبی آمدند که یکی از آنها خالد نام داشت که نتوانست در مقابل قوم خورشید- که در واقع فنیقیان خورشید پرست می باشند- مقاومت کرده، فرارا با تنی چند از محافظانش به کوه گؤکجه پناه می آورد. دشمنان وی نیز به تعقیبشان به این محل می رسند (چه دشمنانی لجوجی که حتی به تبعید وی نیز قانع نمی شوند) و برای اینکه خالد و همراهانش بدست دشمن هلاک نشوند، به امر خداوند تبدیل به سنگ ایستا و سنگهایی به شکل خربزه می‌شوند. بعداز رواج این روایت، این مکان مقدس خوانده می شود و نگهبانی بنام «چوپان آتا» نیز گویا از این گورستان حراست می کند.  (چوپان آتا، نگهبان و حافظ مسافران تشنه بیابان در روایات تورکمنی می‌باشد) در چند دهه اخیر اداره اوقاف و گاها با کوش اشخاص خیر، بقعه‌ای برای خالد نصب کرده، زائران پول و صدقه در صندوق خالدنبی می اندازند و برخی روحانیون تورکمن همانند عبدالجلیل آخوند جعفربای برای خالدنبی و مزار وی در کوههای جرجان به مورخین عرب استناد کرده جزوه‌ای منتشر کردند.

تا اینجای کار پیدایش این گورستان را از دید روایات و اعتقادات دینی بیان کردیم. ولی ما می خواهیم نگاهی علمی-تاریخی آنهم از دیدگاه تاریخ خودمان به یکی از آثار تاریخی منطقه مان نظری بیاندازیم. البته جا دارد گفته شود آثار و ابنیه‌های مهم تاریخی از دید روایات در امان نمانده است. مثلا در تخت جمشید بنای مزار یک سردار یونانی- هلنی بعدها به مقبره «مادر سلیمان» و سپس به مزار کورش تغییر نام داده شده است. حالا بگذریم، اگر این مزار کورش باشد چرا برای دیگر پادشاهان هخامنشی مثلا خشایارشاه که شهره اش نبرد با یونانیان بود، چنین مزار ساختمان گونه برپا نشده است؟

سخن به درازا نکشیم.

تورکمنها و اساسا تورکان به مردگان به دیده بسیار احترام آمیز می نگریستند. ضرب المثل تورکمنی می گوید: ‌«اولوسئنئ سئیلان بای بولار، اؤلۆسینی سئیلان بگ» (احترام بزرگان انسان را غنی و احترام متوفیان انسان را به بگی/درجه عالی می رساند.)

مزارها در ابتدا همانند خانه کوچک ساخته می‌شدند و مرده را همراه با وسائل خانگی‌اش بصورت نشسته دفن می کردند. در تورکمنی مثلی است که می گوید: “گؤرینگده دیک اوتور” (در قبرت نشسته باش!). تصویر این مزارها را نشان دادیم. تورکمنهای مردگان خویش را روی تپه ها دفن می کردند. برای جنگجویانی که در نبرد با دشمن کشته می شدند، تپۀ کوچکی موسوم “یوسکا” برپا می کردند؛ (عنوان روستای بأش یوسقا برگرفته شده از پنج جنگجویی که در نبرد علیه ولایتی ها شهید شدند، برگرفته شده است). وامبری سیاح مجارستانی در 1862 درباره این مزارهای تورکمنی می گوید: “هر تورکمنی بنابه عادت و رسم ایلی، می بایست هفت پارو خاک بر مزار مرده می ریخت” یعنی اینکه بقیه برای بخاطر سپردن محل دفن مرده در خاکسپاری شرکت می کردند.

گویا بازهم از مسئله گورستان تاریخی مان به حاشیه رفتیم.

اگر بخاطر بیاورید در شروع بحث به تاریخ سه هزارسالۀ این مکان تاریخی اشاره کردیم. چرا سه هزار سال؟ برای اینکه از زمان رواج مسیحیت 2023 سال می گذرد، خورشید و طبیعت پرستی سابقه‌ای بسیار دور با قدمتی چندین هزار ساله دارد. تورکمنها برای اینکه این مکان مقدس که خون شهیدان قهرمانشان در اثر نبرد با دشمنان ریخته شده در مصون و امان از دسترسی دشمنان قرار بگیرد، روایتی منسوب به قوم خورشید را ساختند تا تقدس و لباس دین باوری بدان بدهند. اساسا در باورهای عامیانه تورکمنها هر چیزی صاحب یا خدایچه‌ای می باشد. مانند “قوُنومچیلیق ایه‌سی” (نگهبان مزار)، گۆرگن ایه‌سی(محافظ رود گرگان) که صد البته این نوع باورها به هزاران سال، قبل از اسلام به باورهای دینی مصریان و سومریان بر می گردد.

چرا گفتیم مکان شهیدان؟ این نوع سنگ مزارهای ستونی مختص به منطقه ما نمی باشد، در سراسر آسیای مرکزی، شکلک های از چوب و یا سنگ بصورت آدمک ساخته بر سر قبر می نشاندند و بقول مورخ مشهور روس ولادیمیر بارتولد: “تورکمنها این نوع شکلک ها را “بالبال” می گویند.” در سنگ مزار برخی نواحی اروپا، آنادولی، چرا دورتر برویم در همین چند ده کیلومتری خالدنبی، در تورکمنستان در بخش کؤنه کسیر و قارری نوخور و بالقان دقیقا همین سنگ مزارها را می بینیم.

سنگ مزارهایی در اروپای مرکزی

در واقع این سنگ مزارها ربطی به آلت جنسی ندارد، کسی و یا کسانی که این توهم احمقانه را رواج کردند، نمی خواستند تورکمنها از تاریخ قهرمانان جنگجویی آنان را بشناسند. اینجا دوسئوال پیش می آید پس این سنگ های ستونی نماد چه چیزی می باشد؟ و این همه سنگ را از کجا آورده در این اینجا نصب کردند؟ در مقاله بعدی سنگهای شاخ قوچی را نیز مورد مداقه قرار خواهیم داد.

گفتیم سنگ های استوانه‌ای نماد جنگجویان می باشد. چگونه؟ صفحات تاریخ ما تورکمنها مشحون از جنگهای تدافعی و مبارزه برای بازکردن سرزمین های جدید می باشد. وقتی شاه هخامنشی- کوروش- به قصد فتح سرزمین سکاها (سرزمینی که اکنون در شرق دریای خزر در شمالی ترین نقطه تورکمنستان فعلی قرار دارد- سکا/اسکیت ها اکنون نام طایفه ای تورکمنی برای ما مشخص است. سکا یا سقاوی (بصورت سوقی) از این مسیر گذشت، مسلما با مقاومت جنگجویان تورکمن روبرو شده است. خواهید پرسید آیا آن موقع تورکمنها در اینجا می زیستند؟ بله، زندگی می کردند. این را باستانشناسان فرانسوی (ژان داهه) و سوئدی (ت. آرنه) در اکتشافات تورنگ تپه و شاه تپه بوضوح بیان کردند که تمدن این مناطق با یادگارهای مردمان آسیای میانه تشابه فراوانی دارد و در واقع مردمانی از آسیای میانه یعنی اوغوزان از دریای خزر تا شمال مرزهای افغانستان کنونی زندگی می کردند (نگاه کنید به کتاب حفریات شاه تپه- آرنه 1945 استکهلم- به انگلیسی و نیز مصاحبه پروفسون ژان داهه با روزنامه رستاخیز قبل از انقلاب)[1]

ت. آرنه می نویسد:

«…Shah Tepe repesent a Turkish people that had been converted to Islam in 8th century. In all probability these people were the Ghuzz or Oghuz, whose country stretched at least from the mounth of the riwer Gorgan to the north between the Caspian and the Aral seas and in the north-west to the Volga, in the east all the way to Jimkent. » (p.343)

بنابراین‌ برای بزرگداشت یاد و خاطره گروهی از جنگجویان و آلپ های تورکمن که در طی نبرد برای دفع مهاجمین هخامنشی در این مناطق جان می بازند، چنین سنگ مزارهایی برپا می شود.

سنگ مزار در استان بالقان تورکمنستان—- چپ قبورهای ساختمانی شکل در خالدنبی

همانند این سنگ های ستونی یادگار آلپ ها با کلاه خود و کمربندیکه بصورت حلقه تراشیده شده است را دقیقا با همان اشکال در سنگ مزارهای آنادولی و تورکیه امروزی هم می بینیم. یعنی برخلاف تصور عامیانه این سنگهای ستونی هیچ ربطی به آلت جنسی نداشته و یادبودی بوده برای زنده نگهداشتن جنگجویان و آلپ ها. چون در آن ایام صنعت سنگتراشی کامل نشده بود، مجسمه های آلپ ها بصورتی ساده (یؤنتم- ابتدائی) ساخته شده و در فرصت کوتاه کوچ و حرکت، بر مزار قهرمانان نصب می شود.

سئوال کردیم که این سنگها در این منطقه که اصلا کوهی وجود نداشت چگونه و از کجا آورده شده است؟

اگر کمی از انقلابات طبیعی و تغییر تحول زمین شناسی آگاهی داشته باشیم، به این سئوالمان جواب پیدا خواهیم کرد. اگر از بلندترین نقطه گورستان به دره شمال آن نظری بیاندازیم گویا امواج دریا را می بینیم و حرکات موجهای آب را که این چنین تصویری ساخته را مشاهده خواهیم کرد، به بیانی دیگر آب دریای خزر گویا در این مناطق نیز وجود داشته در نتیجه پسروی دریا، به محل کنونی خویش رسیده است. ما هنوز حفریاتی به منظور باستانشانسی را در این منطقه شاهد نبودیم و نمی دانیم زیر این تپه ماهور چه انقلاب طبیعی همانند آتشفشان و گسل های مذاب پراکنده شده که بعدا سرد و بصورت سنگ در آمده است را نمی دانیم ولی مطالعه آثار زمین شناسی این را به اثبات رسانده است که در منطقه تورکمنصحرا چندین نوع حوادث تغییر و تحول طبیعی صورت گرفته است. (برای اینکه سخن را به بدارازا نکشیم خوانندگان را به مطالعه کتاب مرحوم دکتر منصور گرگانی: اقتصاد گرگان و دشت و گنبد و نیز کتاب مهندس وخشوری: دشت گرگان حواله می دهیم)

بنابراین قاطعانه می توان گفت که این سنگها از جای بسیار دوری آورده نشده بلکه در همین حول و حوش آنرا یافت، چرا، همانطوری که در بالا نیز اشاره کردیم دقیقا این نوع سنگ مزارها با ارتفاعی چندین برابر از خالدنبی را می توان در کؤنه کسیر تورکمنستان مشاهده کرد. آن مناطق نیز کوهپایه‌هایی از کؤپت داغ می باشند.

و اما ختم کلام!

در تورکمنصحرایمان مناطقی همچون گؤکجه داغ (خالدنبی) و آق توقای (جنگل سفید) برای تورکمنها مقدس شمرده می شود، بگونه ای که آرامگاه مختومقلی و پدر عالم‌اش آزادی در اینجا آرام گرفتند.

 

آرنه گلی

مدیر مرکز مطالعات تورکمن

سوئد. 8 جولای 2023

[1] T.J.Arne: Excavations at Shah Tepe, Iran. Stockholm. Elanders Boktryckeri AB.1945.

پروفسور ژان دهه… باید اشاره کنم که این آثار باستانی به سه هزار سال قبل از میلاد مسیح مربوط می شود و اشیاء بدست آمده حاکی از آن است که مردمان آسیای مرکزی بخوان تورکمن ها در اینجا هم زندگی میکردند.

 

 

 


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن