اسنادتاریخیتورکمن صحرادوره قاجارملی

شورش تورکمنهای ناحیه گرگان در  پاییز 1916 میلادی و سرکوبی وحشیانه آنها توسط ارتش روسیه

از جنبش ملی تورکمنها

مرکز مطالعات تورکمن-پس از سرکوبی انقلاب مشروطیت سالهای ۱۹۰۵ – ۱۹۱۱ میلادی، مواضع سیاسی و اقتصادی روسیه و انگلستان در ایران تقویت گردید.  در روز دوم نوامبر سال ١٩١٤ حکومت احمد شاه در جنگ جهانی اول بی طرفی ایران را اعلام کرد. از این فرصت استفاده کرده تورکمنها در راستای استقلال داخلی خویش بپاخاستند. تورکمنها اعلام کردند که آنها حکومت ایران را برسمیت نمی شناسند. نماینده روسیه گنادی فئودورویچ چیرکین که در سال ۱۹۱۶ میلادی بعنوان بررسی روابط تجاری روسیه با استراباد و مازندران به این مناطق سفر کرده، در مورد تورکمنهای حومه گرگان نوشت: «تا امروز همه تورکمنهای گورگن در امور داخلی خود از استقلال کامل برخوردارند و پشیزی به حکومت ایران نمی پردازند.»[1]

در سال ۱۹۱۶ میلادی تورکمنها به جنبش فعالانه عليه حکومت استبدادی تزاری پیوستند. علت گسترش قیام، فرمان مورخ ۲۵ ژوئن سال ١٩١٦ تزار ، درباره بسیج مردان ١٩ تا ٤٣ سالۀ سرزمینهای مستعمره امپراتوری برای کار در پشت جبهه جنگ[جنگ اول جهانی] یعنی حفر سنگرها خدمت در راه آهن کارخانه های نظامی و …بود. در استان ماوراء خزر [هنوز عنوان تورکمنستان به این مناطق داده نشده بود- گلی] می‌بایست ۱۵ هزار نفر و از جمله ۵ هزار نفر در بخش مرو، ۲۳۰۰ نفر در تجن، ٢٥٠٠ نفر در عشق آباد، ۱۹۶۰ نفر در كر اسنودسك، ٣٢٤٠ نفر در مانقیشلاق، به خدمت فراخوانده شوند.

از همان نخستین روز اعلام فرمان تزار اکثریت مطلق مردم محلی را ناخشنودی فرا گرفت در روستاها انجمن کردند و تصمیم گرفتند فرمان تزار را تحریم کنند. پایداری تورکمنها آنچنان نیرومند بود که فرمانده نظامی استان ماوراء خزر ناچار شد درباره ناگزیر بودن اقدامات قهری به تاشکند تلگراف کرد: «برای احضار افراد به جبر متوسل خواهیم شد زیرا تورکمنها کارگر نمی دهند و بگونه ای منفی مقاومت می کند.» رئیس بخش كراسنودسك در ماه ژوئن سال ١٩١٦ گزارش داد که تورکمنهای یموت همینکه بر فرمان بسیج آگاه شوند به دشت خواهند گریخت، اما کارگر نخواهند داد. تورکمنهای بخشهای دیگر نیز همین روحیه را داشتند. از نیمه دوم ماه اوت سال ۱۹۱٦ پایداری پنهان در برابر بسیج افراد به خشمی آشکار تبدیل شد. روزهای ١٥ و ۱٦ اوت ، تورکمنهای اترك، در برابر كلانتر منطقه چکیشلر- پاسگاه قربان کز که برای ترتیب فهرست افراد اعزامی به جبهه بسیج شوند، آمده بود، پایداری کردند. تورکمنها به سوی سربازانی که همراه کلانتر بودند آتش گشودند که دو سرباز کشته و سه سر باز زخمی شدند. در همان هنگام ، در حومۀ چات، تورکمنهای يموت ارتباط تلفنی با چیکیشلر را قطع کردند. پس از این رخدادها کوچ تورکمنهای یموت بسوی اترک-گرگان (تورکمنصحرا) آغاز شد که تنها در بخش كراسنودسك بیش از دو هزار خانواده یموت به سوی ایران رفتند.

باید یادآوری کرد که توده های گسترده تورکمنها اغلب نمی توانستند میان دشمن و دوست تفاوت بگذارند و گهگاه اختیار خود را بدست ملی گرایان طرفدار ترکیه و حتی پان اسلامیستها میدادند که در پشت سر آنها جاسوسهای بیگانه بودند. بخشی از بای‌های تورکمنها که از نظر اقتصادی و سیاسی به حکومت تزاری وابستگی داشتند به اجرای فرمان بسیج افراد یاری می دادند. بخشی دیگر – بیشتر نمایندگان سرکردگان فئودالی که به جنبش پیوسته بودند می کوشیدند که به جنبش جنبه ضد روسی بدهند می کوشیدند نظم پیشین را برقرار سازاند و حکومت خانها را بر سرکار بیاورند. آنها در این نقشه ،خود بیاری آلمان و ترکیه امید بسته بودند.  در پایان سپتامبر سال ۱۹۱٦ میلادی در منطقه گرگان سران يموتها – بابا قلیچ، مرگن آرچین و دیگر هواخواهان تركيه با بهره گیری از ناخرسندی خلق از سیاست استعماری حکومت تزاری به اقدامات ناسیونالیستی دست بردند.

کولونی‌های روس در تورکمن صحرا

در سال ۱۹۱۲ میلادی مهاجرت همگانی کولونیستهای روس از ولایت ماوراءخزر و از سال ۱۹۱۳ میلادی مهاجرت آنها از ولایتهای اطراف ولگا و شمال قفقاز به زمینهای زرخیز میان گرگان و قره سو آغاز شده بود. نخستین مهاجران روس پس از سال ۱۹۰۷ به اینجا آمده بودند. در سال ۱۹۱۶ میلادی در منطقه گرگان – اترك دو هزار و در منطقه استرآباد نزديك به ۲۰۰ خانوار از این مهاجرین اسکان یافتند. بنابر اطلاعات نماینده نظامی روسیه در استراباد ژنرال لاورف، تنها در سال ۱۹۱۳ میلادی نزديك به ۷۰۰ خانوار روسی به آنجا کوچ کرده بودند. سران تورکمن، عملیات تهاجمی خویش را علیه این مهاجران و نیز علیه سپاهیان روسی در استرآباد، متوجه ساخته بودند. در پایان ماه سپتامبر تورکمنها بردن دامهای برخی از روستاهای روسی در کنار رودخانه گرگان را آغاز کردند و در نزدیکی استرآباد به سوی گروهی از قزاقها [سربازان روس] آتش گشودند و آق قلعه را مرکز عملیات خویش قرار دادند و از آنجا یگان نظامی روس را که از استرآباد فرستاده شده بود، در زیر آتش سختی قرار دادند. اما سپاهیان روس بزودی دژ را از تورکمنها باز پس گرفتند و تورکمنها بادادن تلفاتی سنگین به سوی دریا گریختند.

از ۲۵ تا ۲۹ سپتامبر، گروههای مسلح تورکمن در منطقه رود گرگان سه دهکده روسی را تاراج و به کولونی‌های دیگر حمله کردند، در نتیجه چهار روستا یکسره ویران و دو روستا، سخت آسیب دید. بناچار، ساکنان این دهکده ها را با حمایت سپاهیان روسی، به روستاهای نزديك گنبد كاووس منتقل کردند[2]. تورکمنها، گروههای مسلح روسی وسائل نقلیه و پاسگاههای آنها را در همۀ ماه اکتبر مورد حملات پیاپی و جسورانه‌ای قرار دادند. افسران و سربازان بسیاری ازروسها در این حملات کشته شدند. رفته رفته مبارزه به دیگر مناطق مرزی نیز گسترش یافت. تورکمنها به حمله به ایستگاههای راه آهن روس در خاک تورکمنستان را آغاز کردند و کوشیدند ریلها، پلها، خطوط تلگراف و جز اینها را خراب کنند. در ماه نوامبر برخی از گروههای مسلح تورکمن در زیر فرماندهی باباقلیچ، شیخی خان دوجی و حسن خان گرد آمدند. در نیمه نخست ماه نوامبر، نیروهای عمده یموتها در بخش باختری ولایت استر آباد، در کناره دریای خزر بودند و گروه بزرگی از جعفربای‌ها نیز در آنجا بدانها پیوستند. یموتها در این منطقه از ٤ تا ١١ نوامبر چندین بار کوشیدند که اداره شيلات استفان ليانازوف-تحمت حمایت روسها میان کومیش تپه و قره سو را تاراج کنند اما موفق نشدند. از نیمه ماه نوامبر، دوباره گروههای مسلح تورکمن در جلگه گرگان پدیدار گردیدند. روز دوم دسامبر تورکمنها به سوی یگان روس شامل سه گروهان و يك آتشبار كه نقلیه آن ۳۰۰ شتر و چهل ارابه بود آتش گشودند. در این تهاجمات گروههای مسلح شورشی، هم تورکمنهای ایران بودند و هم تورکمنهای تبعه روسیه که از بخش كراسنودسك به آنجا کوچیده بودند. بسیاری از طایفه‌های یموت و نیز گوکلانهای همجوار آنها با آنکه سرانشان کوشیدند بزور آنها را به شورش بکشانند، از این کار سر باز زدند. با اینهمه قیام در منطقه گرگان دامنۀ بسیار گسترده ای یافت. برای سرکوبی این شورش گروه رزمی ژنرال ولكوونيكف در ماه دسامبر سال ۱۹۱٦ میلادی، نیروهای بزرگ مسلح شامل شش گردان و پانزده آسواران به فرماندهی ژنرال مادريتف گسیل گردیدند. سپاهیان مادريتف، «از ولایت استرآباد، با آتش و شمشیر» گذشتند . با آنکه به مادريتف دستور داده شده بود به بیرحمی اجازه ندهد و فقط مقصران را به کیفر برساند با مردها جنگ کند نه با زنان و کودکان و اجازه ندهد با هیچ دستاویزی اموال و بویژه نمدها و کلبه ها را آتش بزنند»، سپاهیان روسی بیرحمانه يموتها و زنان و کودکان آنها را سرکوب کردند و هر چه را که در سر راه لشکرکشی بود هدف آتش و شمشیر قرار دادند. ۳۲۰۰، تفنگ، ۷۸۰ اسب، ٤٨٠٠ شتر، ۷۵۰۰۰ گوسفند، ٢٥٠٠ گاو ، ٥٠٠ یورت و اشیای بی شمار گرانبها، قالی، غله و جز اینها از تورکمنها غارت شد. تورکمنها از این نکته نیز در خشم بودند که هنوز پیش از آمدن ژنرال مادريتف به گرگان زمینهای بسیاری را از آنها ستانیده و به ژنرالها هنگها و رؤسای گوناگون بخشهای روس واگذار کرده بودند. با بهره گیری از این نکته که تورکمنها تار و مار گردیده و حکومت ایران هیچ اعتراضی به تصرف این منطقه نکرده بود، زرخیزترین زمینهای قابل آبیاری را از تورکمنها ستانیدند. در سالهای ۱۹۱6 و ۱۹۱۷ میلادی، در بسیاری از نقاط استحکامات ساخته شد. بدینسان، رخداد های سال ۱۹۱۶ میلادی دوباره نمایان ساخت که حکومت شاه ایران [احمدشاه قاجار 1925—1909] در واقع در مناطق تورکمن نشین هیچ قدرت و نفوذی نداشته و از نیروی نظامی هم برای ممانعت از مستعمره شدن گرگان بدست حکومت تزاری، برخوردار نبوده است. سپاهیان روسیه، شورش را سرکوب کردند. شایان ذکر که مبارزه تورکمنها در این مقطع به وحدت آنها صرفنظر از تعلق عشیرتی و نیز به گسترش آرمانهای آزادیخواهانه آتی آنها تأثیر زیادی گذاشت.

آرنه گلی

مرکز مطالعات تورکمن. 15 ژانویه 2023

منابع:

1-ترکمن‌های ایران. ب.لوگاشووا. ترجمه سیروس ایزدی- حسین تحویلی. نشر شباهنگ 1359

Г. Ф. Чиркина. Астрабадекую и Мазандеранскую провинцш Северной Перещ Начальника Переселенческаго Управлеюя – ПЕТРОГРАДЪ. 1916. s.11

ИНСТИТУТ ИСТОРИИ ТУРКМЕНСКОЙ ССР- ВОССТАНИЕ 1916 ГОДА В ТУРКМЕНИИ.  (ДОКУМЕНТЫ И МАТЕРИАЛЫ)ТУРКМЕНСКОЕ ГОСУДАРСТВЕННОЕ ИЗДАТЕЛЬСТВО АШХАБАД – 1938   s.237

[1] Г. Ф. Чиркина. Астрабадекую и Мазандеранскую провинцш Северной Перещ Начальника Переселенческаго Управлеюя ПЕТРОГРАДЪ. 1916. s.

“ПослЬ послЬдняго разграничешя русскихъ влад’Ьны съ персидскими, одна часть туркменъ оказалась въ поддан- ствЬ Россы, а другая осталась въ подданств Персти. Некоторые изъ туркменъ, проживающие частью въ Персы, частью въ Россы, являются двоенодданными. Но ни эти послЬдше, ни персидские подданные—туркмены не признают правительства. До настоящаго времени всЬ туркмены по р. Гюргену пользуются полной самостоятельностью въ своем! Вну треннем управлеши и ни копейки не платятъ персидскому правительству

مادریتوف و کروپاتکین

گزارش فرماندار کل منطقه ترکستان A.N. کوروپاتکین به امپراتور نیکلاس دوم در مورد قیام در منطقه ترکستان و اقدامات برای سرکوب آن.

Рапорт А. Н. Куропаткина на имя Николая Романова. 22 fewral 1917

https://www.vostlit.info/Texts/Dokumenty/M.Asien/XX/1900-1920/Kuropatkin_A_N/text2.htm?ysclid=lcwtpac8mw744770417

پس از آخرین مرزبندی روس با فارسها، یک قسمت از ترکمنها تابع روسها شده و بخشی دیگر تابع فارسها ماندند. ساکنان دو طرف مرز درشرایط خاص دوگانه زندگی می کنند.ترکمن های کنار رودخانه گورگن دولت ایران را برسمیت نمی شناسند و تا بحال ترکمن ها در امور داخلی خویش در استقلال کامل بسر می برند و یک ریال به دولت ایران نمی پردازند. (ص 11)

[2] این عملیات روسها در نزد تورکمنها، «اورسلارئنگ بیرینجی گلیشی» (آمدن اول روسها) گفته می شود. بار دوم روسها در 1943 به هنگام جنگ دوم جهانی در ترکمنصحرا ظاهر شدند. (آ.گلی)


نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن