تاریخیتورکمن صحرامقالات

تاریخ، روح و جان ملتی است، آنرا به سخره نگیریم!

هر ملتی به شکوهمندی تاریخ و میراث ملی خویش می بالد و به آنها افتخار می کند. پیشینیان ما نه تنها آفرینندگان آن شکوهمندی بلکه حامیان و حافظان آن و ناقلان آن به نسل های بعدی نیز می باشند.

برخلاف تفکر و نگرش برخی ها تاریخ زباله دانی ندارد، داده های تاریخی، اسناد و آرشیو اشتباه و یا جنایات هیچ ملت و یا رهبری را نمی بخشد، و یا آنرا به باد نسیان و فراموشی نمی سپارد. هجوم وحشیانه آریائیان از فلات هند بسوی ایران کنونی که در مسیر خود شهرهای سوخته_شهر سوخته زابل) برجای گذاشتند، حمله به سرزمین سکاهای تورک نژاد و درس عبرت دادن شاهزاده خانم تومار به هخامنشیان، از هجوم خونخوارانه ابومهلب این سردار عرب به گرگان و کشتار خانواده چؤل خان (الصولی در منابع عربی) از غارت و چپاول سرزمین تورکمن توسط پادشاهان صفوی و افشاری و قاجاری و پهلوی جنایات نازی های آلمانی برهبری روان پریشی بنام هیتلر که تمامی این ها داده های تاریخی هرگز به زباله دانی تاریخ انداخته نمی شود.

غرض از بیان این جملات اشاره به جوابی است که جناب آنه دردی عنصری به سئوال یکی از کابران کانا تلگرامی “اولکامیز” در مورد نحوه اسکان تورکمن ها در گرگان و دشت و نیز  گنبد قابوس داده بود، می باشد.

قبل از هرچیز باید اذعان کرد که علم تاریخ همانند دیگر علوم رشته های مختلفی دارد و هر رشته متخصصان و کاردانان خویش را داراست و آنرا می طلبد؛ تاریخ عهد باستان، عهد میانه، عصر جدید، دوران معاصر. درست است که داده های و رویدادهای تاریخی با علومی نظیر زمین شناسی و اتنولوژی، جامعه شناسی و ادبیات و فولکلور کامل می گردد ولی هر رشته علم ویژه ایست و متخصص خود را دارد یعنی نمی توان بقول تورکمن ها “موندان اورسام غئلئجی عاراپدا شانگلار اوجی” که روی آوردن به آن شیوه بررسی های تاریخی ما همانند “ایت اوتلان یالی” خواهد شد. بگذریم.

آقای عنصری در بحث مربوط به دوره پیش از اسلام اشاره ای به بارتولد، تورک شناس روس (واسیلی ولادیمیرویچ) بارتولد کردند و از قول ایشان نوشتند که “دولت محلی < صول > در ناحیه جرجان در پایان دوره ساسانیان می‌نویسد < محتمل است استپ‌های شرق دریای خزر را در قرن ششم میلادی ترک‌ها تصرف کرده باشند. آنچنان که برخوردهایی اۇغوزان با ایرانیان ساسانی به آن دوره مربوط است.اۇغوزها اخلاف همین ترک‌ها هستند.”

اگر بخواهیم چگونگی اسکان تورکمن ها در منطقه وسیع شرق دریای خزر تا منطقه سیر دریا (سیحون کنونی) و ماورالنهر را ترسیم نمائیم باید به اسناد و داده های تاریخی مورخان آن دوره مراجعه کرد مثلا مورخان یونانی همانند هرودت به هجوم کوروش به سرزمین سکاها و کشته شدن وی توسط تومار اشاره می کند و اطلاعات مبسوطی ارائه می کند. بازماندگان سکاها و داخ ها (داهه ها ) هم اینک در بین طوایف تورکمن ها باقی مانده است. سکاها یا اسکیت ها نماد خویش را در طایقه سوقی(SOKI) و رد پای داهه ها را در طایفه “داز” ها می توان یافت. اگر نگاه دقیقی به نقشه جغرافیائی گرگان که توسط بیرونی ها و اصطخری و سپس کاشغری ترسیم شده است بیاندازیم خواهیم دید که سکونتگاه اولیه و اصلی تورکمن ها در منطقه ای تحت عنوان گرگان (در منابع عربی جرجان) می باشد که حکمروانی پادشاهان گرگان در شمال تا کوههای بالقان (داهه) ادامه پیدا می کند. باید متذکر شد که چون توتم (حیوان مقدس) تورکان گرگ می باشد، این منطقه، عنوان ترجمه شده “قورت” را برخود گرفت (مثل جرجان که تلفظ عربی گرگان بعربی است)

آقای عنصری به نقل قولی با عنوان “دولت محلی صول” اشاره می کنند. باید پرسید اگر این دولت محلی بوده باشد پس دولت ملی و سراسری در دست چه کسی بود؟ یا بعبارتی بارتولد که سرچشمه تمامی داده ها و میراث های فرهنگی تورکان آسیاسی مرکزی و تورکستان را به تاجیک های فارس زبان نسبت می دهد، اینجا نیز بقول روسها (خیتر یعنی حیله) بکار برده، ساسانی ها را دولت ملی و دولت چؤل خان را (در عربی چون حرف چ نیست آنرا صول نوشتند) یک دولت محلی القاء می کنند. در صورتی که ادیپ مشهور تورکمنستان مرحوم احمد بکمرادوف ریشه های تاریخ کؤروغلی را در چؤل خان می بیند.(نبرد کؤروغلی با ریحان عرب و عرب ریحان بخاطر بیاورید)

آقای عنصری در نقل خویش اولا تورکها (بخوان تورکمن ها) را تصرف کننده [بخوان غاصب و مهاجر] استپ های شرق دریای خزر آن هم در قرن ششم میلادی ذکر می کند( باستانشناسان به حضور تورکمنها در چندین هزاره قبل از میلاد مسیح اشاره می کنند). البته  این تهمتی است که در طول سالیان دراز حکومتهای مرکزی ایرانی به تورکمنها زده می شود که “تورکمنها غاصبانی از آن سوی مرزها هستند که باید بروند“. در آن مقاطع تاریخی پروسه اسکان هیچ ملتی به پایان نرسیده بود، آریائیان از فلات هند بسوی سرزمینی که بعدها ایران نامیده شد سرازیر شدند، اروپائیان در حال جنگ با همسایگان به منظور کسب اراضی بیشتر بودند، تورکان نیز از صحاری گبی، قاراقوروم و کوههای آلتای بسمت غرب در حرکت بودند یعنی بعبارتی دیگر همه در حال کوچ و یافتن سرزمین های جدید بودند که اصلا و اصلا نمی توان آنرا تصرف بیان کرد. اصولا پروسه اسکان تورکمن ها در سرزمین های کنونی خویش که سئوال اصلی کاربر کانال تلگرامی بوده، در اواخر قرن شانزدهم میلادی به پیایان می رسد. یعنی تورکمن های مثلا منطقه اترک-گورگن از زمان صفویان در منطقه ای که امروزه تورکمن صحرا نامیده می شود کاملا اسکان یافته- یعنی از حالت کوچروئی به یکجانشینی روی آورده و اوبه های خویش که امروزه نیز بهمان نام نامیده می شود، بوجود آوردند.

آقای عنصری اشاره ای به درگیری های اوغوزان با ساسانیان کردند که گویا اجداد ما در این مقطع در استراباد و گرگان حضور پیدا می کنند. باید پرسید پس کاخ و تمدن باشکوه “أنوو” (که قدمت آن به قول پومپلی- باستانشناس آمریکایی بین 9 تا 6 هزار سال پیش از میلاد می رسد) و نیز یادگارهای تاریخی “نوسای” (در نزدیکی آشغابات) که متلق به اشکانیان می باشد (آرشاک، اشک نام شاهان اشکانی که نام آشغابات از آن گرفته شده است)، دیوار با عظمت “قئزیل آلان” (که به اشتباه یا به عمد آنرا سد اسکندر می نامند)، باقای تاریخی “تورنگ تپه”، “شاه تپه”، کومیش دفه جیک… آیا می تواند کار ساسانیانی باشد که آخرین پادشاهش یزدگرد سوم پس از شکست از اعراب به میان تورکمنهای ماری(مرو) پناهنده می شود، کار ساخت و یا تکمیل این دیوار که بخشی از آن اینک در زیر آبهای خزر افتاده است، متعلق به دولت تورکی اشکانیان می باشد.

بحث مربوط به اسکان تورکمن ها در سرزمین های کنونی خویش را خلاصه وار چنین بیان می کنیم:

  • تورکمن ها قبل از ورود آریائیان از فلات هند به ایران کنونی (پیش از هزاره دوم ق. میلاد) در این نواحی مابین سیردریا و دریای خزر ساکن بوده با مهاجمان بعدی مثل هخامنشیان در دفاع از سرزمین خویش جانانه نبرد کردند. (مدافعه تومار در مقابل کورش)
  • بگواه اکتشافات باستانشناسان مشهور رافائل پومپللی” آمریکائی و ژاک مورگان” و “ژان دهه” فرانسوی، تورکمن ها قبل از میلاد مسیح در این منطقه آثار تمدنی باشکوهی برپا کردند که متاسفانه در نتیجه هجوم یونانی ها، عربها، مغولان و تیموریان و دیگر حوادث تاریخی نابود شدند، که اینک بقای آنرا در جای-جای تورکمنستان و تورکمن صحرا می توان دید.
  • بحث در مورد نحوه اسکان تورکمن ها در مناطق شرق دریای خزر بقدری وسیع و دارای منابع بیشمار می باشد که برای بیان آنها نشستهای علمی و آکادمیک لازم است و از حوصله یک مقاله خارج می باشد. من در اینجا تنها به سه منبع کلیدی در این خصوص اشاره می کنم:
  • باستانشناس(آرخئولوگ) سوئدی یان آرنه Jan Arne در سال 1940 بر روی تپه های باستانی تورکمن صحرا منجمله “شاه تپه”(در غرب آق قالای کنونی) اکتشافات علمی انجام داده و یافته های خویش در کتابی تحت عنوان “کشفیات شاه تپه” به انگلیسی در استکهلم منتشر کرده است.[1]

بنابه گفته های این محقق سوئدی در این منطقه تورکمنهای اوغوز  ساکن بودند:

«…Shah Tepe repesent a Turkish people that had been converted to islam in 8th century. In all probability these people were the Ghuzz or Oghuz, whose country stretched at least from the mounth of the riwer Gorgan to the north between the Caspian and the Aral seas and in the north-west to the Volga, in the east all the way to Jimkent.»

[Terjime: Şadepede, 8-nji asyrda yslam dinini kabul eden adamlar ýaşapdyrlar. Bar bolan mümkinçilikleri nazara alaňda olary Goz ýa-da Oguzlar diýmäge esas bar, olaryň ýerleşýän strategik mekany Gürgen derýasndan Hazara hem Araldyr Wolga ondan Jimkent çenli aralygynda uzanan toprak bolupdyr](343.s)

همچنین در  16 مرداد 1336 پروفسور ژان دهه باستان شناس مشهور فرانسوی و هیئت همراهش پس از 17 سال کاوش و تجسس در تپه باستانی تورنگ تپه“( تورنگ به تورکمن کأکیلیک و قرقاول در 20 کیلومتری شرق گرگان) و اکتشافات تاریخی مختلف به کار پژوهشی خود پایان دادند، البته این تپه باستانی در ۱۵ دی ۱۳۱۰خ به شماره ۶۶ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده بود. تصویر ذیل بخشی از مصاحبه روزنامه دربار شاهنشاهی موسوم به رستاخیز شماره 685  با پروفسور دهه می باشد:

همچنین یادگارهای موجود در بلندی های “خالدنبی” و سنگ مزارهای ستونی آن -قدمت آن به ماقبل مسیح می رسد- که در منطقه “قارری نخور” تورکمنستان نیز موجود می باشد، حاکی از وجود تمدن مشابه در دو سوی سرزمینی است که با قرارداد آخال از هم جدا شدند. در مورد نحوه سنگ مزارها که بقول ابن فضلان- مبلغ دینی عرب در سفرنامه اش- تورکمنها شکل تراشیده از چوب را بهمان شکلی که در سنگ مزارها می بینیم بر گردن خویش آویزان کرده و آنرا مقدس می شمردند.

و اما نکته جالب در مورد قدمت ساکنین این منطقه را می توان در ریشه زبانی این منطقه دید. دوستمان آقای آی محمد آی محمدی در مقاله وزین خویش که به مشابهت زبانی اوستا و تورکمنی امروز پرداخته است، نکات جالبی از تشابه این متن قدیمی با زبان تورکمنی امروزی ارائه می دهد که در زیر به یکی دو مورد آن اشاره می کنیم:

    «آوستادا آغزالان آلتین، كوموش، گوهر، بهالی داشلار و پارلاق سویشه لردن عمله گلن و عجایئپ قالا آدلاندیرلان ” گنگ دژ”(قالا) سؤزویندأکی “گنگ” سؤزی تورکمن دیلیندأكی گه نگ/عجایپ سوزیدیر (رود گنگ).

  آوستادا ایلكینجی آدام سایئلیان كیومرث سؤزی، كیه(كؤك، گؤك، آسمان) و مرت (مرد، انسان) یاغنی آسماندان اینن ایلكینجی آدم سؤزلریندن عمله گلیأر و بو سؤز هم توركمنچه دیر. كیكاوس یدی اولكا حكومت ادنده، آسمانا اوچماغی آرزو ادیپدیر، آوستادا اول كوی كی اوسن یاغنی گؤگـده اوچان دییلیپدیر. ایلكینجی پادشاه سایئلان جمشیدینگ آدی آوستادا “یـیم خشیت” گؤرنوشینده بیان ادیلیپدیر. بو سؤزلر ییغیم قوشا ادیو یاغنی توپارلایین حكومت اتمكدیر. خشیت سؤزی خیشات تورکمنچه ده قوشات یاغنی بیر یری قورشاپ/ غاباپ آلماق و ییغیم بولسا یئغنانماق، توپارلانماق مانیسینده دیر. كیچی آوستانینگ یثااهو(یالنگیز باشلیق) قوشغیسینی آلیپ گؤریلینگ. اوندا شئـیله دییلیأر:

” یییم دریگو بیو ددات” (یاغنی توپارلانیپ حكومت اتمك)

آوستادا یییم دریگو بیو ددات
تورکمن ده ییغیم دورشی بییك دوغوش
پارس دا جمعی وضعیت به بلندای زایش

بو قوشغی نینگ هم پارس دیلی بیلن آصلا قاتناشیغی نینگ یوقدیغی گورنوپ دور.

   كیچی آوستادا گونده بأش واقت آیدیلیان دوغالارینگ باشیندا ” حوشنو ثره اهورمزدا” (خوش سور اهورمزدا)سؤزلمی گلیأر. بو “دؤورانی سور بییك اهورمزدا تانگری” سؤزودیر.

اوشهین: آوستادا بیان ادیلن بو سؤز، گیجه یاریسیندان گوندوغار آراسینی گؤركزیأر. بو سؤز دوغری اوقیلسا “اوشاهین آی” یا- دا اوچاغان آی بولمالی. (آی سؤزی، یاغتیلیق، ایشیق ماناسیندا گلیأر)

ازیرین(اؤز یایران): ایكیننی/ایكینـنین ماناسیندا دیر. بو سؤزونگ باشغا گؤرنوشی “اؤزیـی یـیرین آی” دییلیپ آوستادا بیان ادیلیپدیر. بو گونگی تورکمنچه ده اؤزی یا- دا یوزی یایران/ یاییلان ایشیق دیمك.

 

بحث در مورد ساکنین نواحی اترک- گورگن در اداوار تاریخی بعداز اسلام بویژه در دوره حکمروانی امپراتوری سلجوقیان که با نبرد “دانگدان آقین/ هجوم سحرگاهی” (بفارسی دندانقان) تمامی سرزمین کنونی ایران بعلاوه مناطقی از آنادولی را به فتح کردند در آثار مختلف و منابع تاریخی بدان اشاره رفته است، در دوره سنجر حتی شحنه یعنی استاندار استان گورگن (استراباد و گنبد کنونی) از بین تورکمنها انتخاب می شد[جاندار اولوغ بگ] و در دوره صفویان تورکمنها که در استراباد  ساکن بودند، منجمله یمرلی ها- آلله یار خان (در منابع فارسی علی یار) خان سرکرده یمرلی ها مسجدی معروف به مسجد یمرلی ها را در مرکز شهر بنا کرد که بنابه گفته محقق استرآبادی اسدالله معطوفی تابه امروز آثار آن باقیست.

ضمنا برخلاف نوشته آقای عنصری منظور از تورکمن های “یاقا/یقه” ساکنین سواحل خزر نبوده بلکه، تورکمن های گوگلان اطراف رود گرگان می باشد که امروزه هم “گورگن بویلی”، گورگن یاقاسی گفته می شود (نام روستای گامیشلی اطراف رود قاراسوو و گورگن، در گویش اهالی “یقه” می باشد)

همانگونه که در بالا نیز بدان اشاره شد پروسه سکونت و یکجانشینی تورکمن ها در مناطق مسکونی فعلی خویش در اواخر قرن پانزده و اوائل قرن شانزده میلادی به اتمام رسید و تمامی شهرها و روستاهائی که امروزه دیده میشود، در آن مقطع بوجود آمدند.

نکته ای که باید بدان دقت کرد این است که بین مهاجرت (immigration) و کوچ های داخلی (migration) تفاوت عمده ای وجود دارد. مهاجرت معمولا به سرزمین جدید که قبلا متعلق به آنها نبوده صورت می گیرد ولی کوچ های داخلی، کوچ یک ملت و یا طایفه در درون سرزمین خویش صورت می گیرد. بعنوان مثال کوچ اجباری تورکمن های تورکمنستان در نتیجه ظلم استالینی به تورکمن صحرا و یا کوچ کومیش دفه ای به گنبد در نتیجه خشکاندن آب رود گرگان توسط اداره املاک شاه. بنابراین تورکمن های گنبدقابوس (در تورکمنی گورگن و بعربی جرجان) از جایی مهاجرت نکرده و بحثی هم در این باره نمی توان کرد چرا که تورکمنها ساکنین قدیمی و اولیه این منطقه می باشند( به آثار کشف شده در یاریم تپه، قاراسوو، تورنگ تپه، ماراواتپه رجوع شود.)

سخنم را با قطعه شعری از شاعر ملی مان مختومقلی به پایان می برم:

«ای حقارت بیلن باقان بیزلره                مجاز بیلیپ منکر اولما سؤزلره»

 

آرنه (امین) گلی

تاریخ درنگگوچیسی

سوئد. 14 ژوئن 2020

 

[1] Excuvation at Shah-Tepe, Iran. By T.j.Arne. Stockholm 1945. P.343

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن