
آقای اسنفدیار کریمی اگر یک جو شرف چریکی تان باقی مانده باشد…
در رابطه خواهش کادرهای محلی در مورد لغو راهپیمائی کذائی سیاهکل در تورکمن صحرا مسئول چریک های ارسالی اسفندیار کریمی موسوم به رفیق فریدون می گفت: “رفیق ما بیدی نیستیم که از این بادها بترسیم”.
شما بر اساس کدام بینش و یا کدام دستورالعمل سازمانی، تصمیم گرفتید تا روز 19 بهمن و سالروز سیاهکل را در لابلای حوادث بسیار حساس آن دوره که بوی توطئه و یورش به مشام می رسید…. هر چه باشکوهتر برگزار بنمائید؟. مگر شب قبل از آن اطلاع نداشتید که توطئه گران حکومتی توماج و سه نفر دیگر یعنی واحدی و جرجانی و حکیم مختوم را به اسارت گرفته اند؟. مگر به شما گزارشات دقیقی از توطئه حمله به ستاد در روز 20 بهمن خبر داده نشد؟
شما بر اساس کدام ارزیابی نظامی و یا استراتژیکی تصمیم گرفتید تا به طرف جنگ بروید و به جای لغو متینگ ، به مقابله مسلحانه بپردازید؟
جلیل.گ
اقای اسفندیار کریمی نوشته شما تکرار حرفهای کهنه و قدیمی یعنی توجیح مسائل است.نوشته اتابای عین واقعیت است. برگزاری مراسم 19 بهمن یعنی اعلام جنگ با دولت بود.بخصوص وقتی که 4 تن از رفقایمان دست انها اسیر بودند. بلافاصله تظاهرات را میبایستی کنسل مینمودید . در برگزاری این تظاهرات جنابعالی و حسن جعفری نقش برجسته ای دارید . من خودم یکروز قبل از تظاهرات یعنی 18 بهمن پیش شما امدم و اوضاع حساس را توضیح دادم که جو نظامی ست . شما گفتید : “رفیق ما بیدی نیستیم که از این بادها بترسیم”. جلسه های مخفی شما بدور ار چشم کادر های بومی را اگر بخواهید انکار کنید از شرافت و اخلاق بی بهره اید . ما ترکمنها شما را به یک پال تاک عمومی و یا خصوصی فرا میخوانیم . شما دائما از ترکمنها فراری بودید زیرا سوال های زیادی از شما دارند بخوص در رابطه با مسائل مالی!!
ت. آتابای
برای من و مسلما برای بسیاری از فعالین ترکمنصحرا در سالهای 57/59 جالب توجه است که مسئولین مربوطه در آنزمان ، بیایند و دیوار سکوت و از خودگریزی را رها کرده و صادقانه آنچه را که در آنزمان اتفاق افتاد، بازگو بنمایند. ابراز و پرداخت به آن وقایع که جان صدها نفر را گرفت و بسیاری از خانواده ها را به لحاظ مالی و جانی بسوی هلاکت کشانید، به صرف محکوم کردن حکومت اسلامی که مستقیما در راه انداختن جنگها و کشتار سهم اصلی را داشته، قابل توجیه نیست. من با نوشته خودم که متاسفانه بخشهایی از آن بنا به مصلحت هایی از چاپ افتاده، می خواستم به عنوان یکی از فعالین ترکمن آن دوره، به بررسی وقایع آن دوران بپردازم. آقای اسفندیار کریمی ( فریدون ) چه بخواهد قبول بکند و چه نه، این حق را ندارند که صرفا با جمله پردازی و متهم کردن دیگران به بی اطلاعی!! که از شگردهای کهنه شده آن دوران می باشد، حوادث منتج از سیاستهای غلط خود و مسئولان مربوطه در کمیته مرکزی فدائیان را در هاله ای از ابهامات بپیچانند. بر این اعتقاد می باشم که خود ایشان و سیاستگزاران آن دوره، بدور از سفسطه و کلی گوئی، واقعیت ها را بازگو بنمایند.
می گویند که بویژه در عالم سیاست، تنها مردگان هستند که اشتباه نمی کنند…. اما زبانم لال که ، در پاسخ آقای فریدون، هیچ حرفی از اشتباه و ندانم کاری نیست. تازه بر این تلاش می باشد که با متهم کردن دیگران به ماجراجوئی و چپ روی، خود را کاتولیک تر از “پاپ ” بنمایاند. ایشان انگار فراموش کرده اند که….. حتا در بهار 59 که انشعابی بزرگ در شرف وقوع در سازمان فدائی بود و کارگزاران اکثریتی، هر کدام خود را ، خط امامی تر از دیگزی معرفی می کردند، در چند شماره کار با نوشتن مطلبی طولانی، از سیاست های سازمان در ترکمنصحرا انتقاد کرده و نقش خود و دیگران را در حد خیانت آمیز، معرفی می نمایند. پس حالا چگونه این آدم می آید و اینبار خود را منزه از تمامی خطاها و اشتباهات که مستقیما و در درجه نحست به خود ایشان بر می گردد….. معرفی می نماید.
فریدون یا اسفندیار کریمی قبل از هر چیز می بایستی به چند سوال که مستقیما از جانب فعالین تشکیلاتی و کادرهای بومی ترکمنصحرا مطرح می گردد، صادقانه و با شهامت و وجدان جواب بدهد.
سوال اول این است؟ آیا واقعا شما نمی دانستید که حتا در مقطع جنگ پاوه ، حکومت اسلامی با آوردن و انتقال تجهیزات نظامی در فکر حمله بود؟ مگر یادتان رفته که این توطئه با درایت و واقع بینی فعالین منطقه و توصیه عناصر ی مثبت چون تولمی فرماندار گنبد و طباطبائی استاندار مازندران دفع گردید؟ پس شما چطور توافق صورت گرفته را که منجز به تحویل ساختمان ستاد مرکزی شوراها و سالن پیشگام را نفی می کنید؟. انتقال ساختمان ستاد از ساختمان فرمانداری به محل جدید را چطور منکرید؟
سوال دوم این است؟ شما بر اساس کدام بینش و یا کدام دستورالعمل سازمانی، تصمیم گرفتید تا روز 19 بهمن و سالروز سیاهکل را در لابلای حوادث بسیار جساس آن دوره که بوی توطئه و یورش به مشام می رسید…. هر چه باشکوهتر برگزار بنمائید؟. مگر شب قبل از آن اطلاع نداشتید که توطئه گران حکومتی توماج و سه نفر دیگر یعنی واحدی و جرجانی و حکیم مختوم را به اسارت گرفته اند؟. مگر کسانی از جمله بنده به شما گزارشات دقیقی از توطئه حمله به ستاد در روز 20 بهمن خبر نداده بودیم؟.
سوال سوم این است، شما بر اساس کدام ارزیابی نظامی و یا استراتژیکی تصمیم گرفتید تا به طرف جنگ بروید و به جای لغو متینگ ، به مقابله مسلحانه بپردازید؟
سوالات مشابه زیاد است و جواب آن در گرو صداقت است.
آقای اسفندیار کریمی!
کاش اطلاعات و دانسته های خودتان را در رابطه با جریاناتی که در تورکمنصحرا شاهدش بودید را بطور مفصل بیان می کردید. شما بعداز سی و چهار سال برای نخستین بار در باره حوادث منطقه جسته و گریخته سخن می گویئد. سکوت شما، سکوت سازمانتان و سکوت کادرهای محلی قابل توجیه نمی باشد. اگر یک جو شرف چریکی در شما باقی مانده باشد لطفا برای روشن شدن واقعۀ سیاهکل گنبد و جریان ربوده شدن چهار رهبر در آن شب حرف بزنید.
آ.گلی مدیر مرکز مطالعات تورکمن
==============================
متن مقاله اسفندیار کریمی در سایت “کار انلاین)
https://www.kar-online.com/node/6051